روز یکشنبه 5 آذرماه مؤسسه رحمان نشستی درباره علتها و گستردگی پدیده مهاجرت ایرانیان برگزار کرد. بهرام صلواتی، پژوهشگر ارشد مهاجرت و امیرحسین جلالیندوشن، رواندرمانگر و سخنگوی انجمن علمی روانپزشکان ایران در این نشست به دلایل مهاجرت ایرانیان در سالهای اخیر پرداختند.
امیرحسین جلالیندوشن، میگوید در ماههای اخیر در کلینیکاش افراد زیادی را ویزیت کرده که درگیر مهاجرت بودند. این روانپزشک در خلال صحبتهایش تاکید میکند که هرکسی میتواند مهاجرت کند و اساساً این پدیده یک انتخاب شخصی است. او میگوید آدمها میتوانند هرجای دنیا زندگی کنند، هرجای دنیا شغل داشته باشند و این اساساً انتخابی فردی است. او میگوید مشکل از جایی شروع میشود که مهاجرت اجباری، تودهای و پناهجویی وارد ادبیات مهاجرت میشود. پدیدههایی که از نظر او هرکدام معنایی دارند. او معتقد است اینکه دانشجو از دانشگاهی با یک رتبه وارد دانشگاهی میشود، با اینکه فردی در پوست گوسفند کشور را ترک کند، متفاوت است. این حالت دوم یعنی فرد در تلاش است تا خودش را از جهنم خلاص کند. او از مستندی مثال میزند که مدتیپیش مشاهده کرده است، مستندی با موضوع مهاجرت که برخی از افراد اجباراً مجبور به ترک کشور شدهاند؛ وضعیتی که او این روزها هم شاهد آن است.
امید دانشجویان به زندگی بهتر
امیرحسین جلالیندوشن میگوید، حرفهای بهرام صلواتی در تمام مدتی که آمار و ارقام مهاجرت را اعلام میکند، مانند پتکی بر سرش کوبیده میشود. او از مهاجرت در سالهای اخیر بهعنوان پدیدهای عجیب یاد میکند: «گاهی تصور میکنم اینکه همه نیروی انسانی از کشور برود و دانشگاه از نیروی انسانی خالی شود، واقعیت دارد یا اینکه ما خواب میبینیم؟ ممکن است کسی ما را از خواب بیدار کند و بگوید همه اینها خواب بوده است؟» او منکر این نیست که در سالهای اخیر کم نبودند افرادی که از ایران خارج شدند و اتفاقاً کامیاب هم شدند؛ دانشجویانی که خواهان رفتن به دانشگاه بهتر یا دسترسی به امکانات بالاتری برای انجام آزمایش و موارد مشابهی بودند.
امیرحسین جلالیندوشن میگوید، در سالهای اخیر پژوهشهایی درباره عوامل مهاجرت دانشجویان نوشته شده است. مثلاً در سال 1379 تحقیقی درست یکسال بعد از حوادث کوی دانشگاه درباره عوامل مهاجرت در دانشگاه فنی تهران صورت گرفت. در آن زمان نارسایی اقتصادی، امید به زندگی بهتر و بیثباتی سیاسی ازجمله دلایل خروج دانشجویان از کشور عنوان شده بود. اما چه عواملی باعث میشد تا ایرانیان از کشور در آن سال مهاجرت نکنند؟ دینداری و پایبندی به جامعه ملی.
پژوهشها در سالهای بعدتر نتایج دیگری ارائه دادند. مثلاً در دهه 90 تحلیلها نشان میداد که عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگاه دانشجویان در خروج از کشور شدند. بهگفته جلالیندوشن، در همین سالها مفاهیم جدیدی بهوجود آمدند که پیشتر وجود نداشتند: «تحلیلهای سال 92 نشان میداد که مفاهیم جدیدی پیدا شدند، مفهوم بیگانگی فرهنگی و اجتماعی. افراد اعلام کردند در جامعهای زندگی میکنند که با مقررات، قواعد و آداب آن بیگانه هستند.» این مفهوم بیگانگی بهگفته این روانپزشک، پیشتر فقط برای مهاجران افغانستانی در کشور استفاده میشد.
مدتیپیش سالنامه مهاجرتی منطقه OECD در سال 2023 منتشر شد. آمارهای این سالنامه در بخش پناهجویی نشان میداد که کشور آلمان از جمله کشورهای پناهجوپذیر مهم اروپا و دنیاست و ایران جزو کشورهای پناهجوفرست اصلی به این کشور بهحساب میآید.
آنطور که صلواتی میگوید، وضعیت ثبت درخواست پناهجویی در آلمان، در سالهای اخیر روندی نزولی داشته اما این روند نزولی مجدداً صعودی شده و در سال 2022 رشد 235درصدی پیدا کرده است.
صلواتی تاکید میکند که درخواست پناهجویی ایرانیان بهتازگی به کشورهایی چون استرالیا هم افزایش پیدا کرده است. ایرانیها رتبه اول را در میان ملیتهای ثبتکننده درخواست جدید پناهجویی در کشور استرالیا با 1916 درخواست در سال 2020 کسب کردند که نسبت به سال 2021 رشد 226درصدی را نشان میدهد.
پناهجویی همه ماجرا نیست
پناهجویی تنها شکل مهاجرت نیست که این روزها ایرانیان با آن درگیرند. شاید در سالهای اخیر آنقدر که از مهاجرت تحصیلی صحبت شده است از اشکال دیگر مهاجرت گفتوگویی به میان نیامده است. سالنامه مهاجرتی OECD آخرین وضعیت مهاجرتی کشور ایران را مشخص کرده است. صلواتی بخشهایی از این گزارش را در نشست روز یکشنبه مؤسسه رحمان ارائه کرد. مثلاً اینکه در سال 2020 تعداد مهاجران جدید ورودی ایرانی به کشورهای این منطقه 48 هزار نفر بود که طبق آخرین آمار این سالنامه در سال 2021 با 141 درصد افزایش به 115 هزار ورودی جدید در سال رسیده است و به این ترتیب رتبه اول مهاجرفرستی را در این منطقه براساس نرخ رشد مهاجر جدید را ثبت کرده است.
برای نیروی انسانی چه باید کرد؟
بهرام صلواتی، در بخشهای دیگر این نشست اشارههایی به سالهای کرونا کرد. از حاضران خواست دوران کرونا را تصور کنند؛ دورانی که کرونا آمده بود و دانشگاه از آدمها خالی شده بود. او میگوید، مفهوم فضا بدون آدمها برای همگان کابوس است: «اکنون در آن کابوس قرار گرفتهایم. من در تمام سالهایی که روی مهاجرت کار کردهام روز خوشی ندیدم، هیچکس خوشحال نیست. ما ذرهذره آب میشویم.»
اما برای این مهاجرتها چه باید کرد؟ صلواتی که پیشتر مدیر رصدخانه مهاجرت بود و حالا این نهاد تعطیل شده است، از تجویزهایی میگوید که نتوانستند کاری از پیش ببرند. او میگوید، نیروی گریز از مرکز (نیروی رانشی مهاجرت از کشور) روزبهروز قویتر میشود و موقعیت ماندن سخت تر شده است. او معتقد است که ماندن امکانات میخواهد و این امکانات روزبهروز کمتر میشود. به عقیده او، آستانه مهاجرت برای افراد روزبهروز باریکتر میشود و افرادی هم که باقی میمانند تصور اثرگذاری ندارند.
صلواتی از چشمانداز، امیدآفرینی و امیدزایی میگوید:
«همه دوست دارند به وضعیت کشورشان کمک کنند و علاقه دارند کاری بکنند، اما وقتی امکانش کم است، ایفای نقش کم میشود و همین سبب میشود که احساس مفیدبودن در داخل کمتر شود و افراد احساس میکنند در جایی غیر از اینجا مفید هستند.»
او از نیروی انسانی ایرانی میگوید که این روزها سر از اماراتمتحده عربی، عمان و حتی اربیل عراق درآورده است. سپس به سال 94 و بعد از اثرات امیدآفرین برجام اشاره میکند. او معتقد است که در آن سالها میل بازگشت مهاجران به کشور زیاد شد. صلواتی معتقد است که اگر فاکتورهایی اینچنینی دقیقتر سنجیده شوند، مشخص میشود که یک اظهارنظر ساده تا چه اندازه میتواند روی مهاجرت یا مهاجرت معکوس فرد مؤثر باشد: «شاید اگر این دادهها، دقیق اندازهگیری شود و افراد اثر اظهارنظرشان را ببینند، متوجه می شوند که وقتی امیدآفرینی شکل بگیرد، افراد به کشور باز میگردند.»