روزی باید مهاجرت کرد. این حرف بسیاری از جوانان بااستعداد این مرز و بوم است که متأسفانه به کرات میشنویم. مهاجرت به دلایل روانی، بیاعتمادی، ناامیدی، بیکاری و بیپولی، مسائل سیاسی و مواردی از این دست، مانند یک سیل ویرانگر کشور را از استعدادهایش، سرمایههایش و نیروی کار خالی میکند.
♦️مردمی که خانه و کاشانه خودشان را تحتتأثیر کمآبی و خشکسالی ترک میکنند و میشوند پناهندگان اقلیمی. حتی دیده شده که مردم یک روستا بهطور کامل منطقه را ترک کردهاند. مهاجرت اقلیمی به شکل خزنده و درطول زمان شکل گرفته است. آرام و آهسته پیش رفته تا به وضعیت بحرانی این روزها رسیده است.
♦️مهاجرت اقلیمی در مناطق مختلف کشور تحت تأثیر مدیریت ناکارآمد از یکسو و خشکسالی هیدرولوژیکی از سوی دیگر صورت گرفته است.
♦️پس اگر با این سوال تکراری روبهرو میشویم که بالاخره چه زمانی مدیریت کشور میخواهد به افزایش پرشتاب مهاجرتها واکنش مناسب و درخور نشان دهد و برای رفع آن چارهجویی کند، به همین مسئله برگردد که عامل اصلی مهاجرتها در واقع ناکارآمدیهای خودشان است.
♦️رسیدگی به وضعیت پیشآمده نیازمند منابع عظیم اقتصادی است. اما تحریم و بحران اقتصادی نیز بر وضعیت بحران آبی و افزایش مهاجرتهای اقلیمی افزوده است. از سال 90 تاکنون گرفتار یک عقبافتادگی بزرگ در اقتصاد شدهایم. کشور در بسیاری از حوزهها زمینگیر شده است. در چنین شرایطی امروز از دیروز بدتر و فردا از امروز بدتر خواهد بود. فرصتهایمان یکییکی و به سرعت در حال از دست رفتن است. برای مقابله با بحران آب تصمیمی جدی و عزم ملی لازم است.