نامه ضیا نبوی درباره “بحران ساس” در بند هشت زندان اوین

ضیا نبوی، فعال سابق دانشجویی و فعال مدنی که برای گذراندن حکم یک سال حبس خود در زندان اوین به سر می‌برد، در نامه‌ای که در صفحه اینستاگرامش منتشر شده از شیوع ساس در بند هشت زندان اوین خبر داده است.

او در این نامه شرایط شیوع ساس در این بند را طوری توصیف کرده که زندانیان حتی با خوردن قرص‌های خواب قوی هم نمی‌توانند بخوابند.

به نوشته نبوی، زندانیان این بند از هر تمهیدی استفاده می‌کنند تا از گزش ساس‌ها در امان بمانند اما فایده‌ای ندارد. یک زندانی “بلوز آستین بلند با سرآستین کشی می‌پوشد، جورابش را روی شلوارش بالا می‌کشد، همه زوایای تخت و تشک را بازرسی می‌زند و پتو را طوری دور سر و اندامش می‌پیچد که هیچ راه نفوذی برای ساس‌ها باقی نماند. حتی قرص خواب قوی هم مصرف می‌کند اما همه این تدبیرها به اندازه یکی دو ساعت هم چاره کار نیستند.”

ضیا نبوی که سالها در زندان کارون اهواز بوده نوشته تجربه ساس را در آن زندان داشته و برایش چندان مسآله جدیی نبوده است اما با ورودش به بند هشت “به ناگهان همه چیز تغییر کرد” و “واقعیت پیش رو از آنچه” می‌پنداشت “هم وزن بیشتری داشت”.

ضیا نبوی نوشته در یک شب در عرض دو ساعت ۱۴ ساس و در شب دیگر ۱۱ ساس را شکار کرده است.

نبوی در نوشته‌اش از آزارهای زندانی بودن نوشته، مثل خرناسه کشیدن دیگران، صف حمام و دستشویی یا نوبت خرید از فروشگاه زندان. او ادامه داده: «شاید از همین روست که کسی از رنج حقیر جنگیدن با ساس‌ها و خاصه شکست خوردن از آنها چیزی نمی‌گوید و چنین آزار ستوه آوری جایی در اخبار مربوط به زندانیان ندارد.»

او نوشته: «ساس‌ها باعث می‌شوند از لمس کردن جهان واهمه داشته باشی. این به گمانم موجزترین توصیف از حس و حال همجواری با آنها باشد.»

این فعال سیاسی و مدنی در نهایت واهمه خود را از کسانی بیان کرده که این موقعیت را ِ”طبیعی” می‌دانند و  “احساس می‌کنند یک چنین رنج ستوه‌آوری جزو طبیعی وضعیت زندانی بودن است و باید با آن ساخت و کنار آمد. تصوری که زندانبان مشتاقانه بر آن صحه می‌گذارد و عرصه عمومی نیز با بی‌توجهی بدان و مسکوت گذاشتنش به تثبیت آن یاری می‌رساند”.

ضیا نبوی در پایان نامه‌اش نوشته است: «حتی اگر کسی با این ادعای بی اساس زندانبان همراه باشد که زندانی بودن حق امثال ماست، بعید است شکنجه تحمل ساس‌ها را هم جزو محکومیت ما بداند. باشد که نوشتن و پرداختن به آن دریچه‌ای برای خلاصی از این رنج‌ها بگشاید.»

Comments (۰)
Add Comment