ایرانم آرزوست… آن غیرت آرش و نریمانم آرزوست آن کاوه و آن رستم دستانم آرزوست پاکی ز میان رفته کجا شد سیاوشم او را که شد ز آتش سوزانم آرزوست مام وطن ز کف شد و غارتگران به تخت آن بابک و آزاده دلیرانم آرزوست آن عدل و عدالت ز انوشیروان پاک وآن ملت خوشبخت و خندانم آرزوست زآن سینه پر سوز وطن آه برآمد که آزاده پسر شیر دخترانم آرزوست زد هرزه علف بر تن گلهای دشت ما دلسوز و پر از مهر باغبانم آرزوست عمریست به صحرای ستم گشته ایم اسیر دیگر بس است باغ و گلستانم آرزوست با دیده خونبار و دلی خسته گفت علی یاران چه کنم دیدن ایرانم آرزوست **** ایرانم آرزوست… »ایرانم آرزوست
« محمد علی قراگوزلو آلمان2020
شعر و ادبیات همیشه برایم جذاب بود و بیان سخن دل به زبانی دیگر ، اما نه زبانی که دشوار باشد که به وقت خواندنش خواننده ناچار به باز کردن لغت معنی فارسی گردد ، بلکه به زبانی بسیار ساده و مردمی که هر کس قادر به خواندن و درک آن باشد . در شعر بی پروایی و عریانی روح را بر هر قانون و رسم ادبی دیگر ترجیح داده و هنوز هم همانگونه است و خواهد بود . دلنوشته ها گاه عاشقانه ، گاه پندآمیز، گاه خشم آلوده گاه امیدوار کننده ، گاه نا امیدانه و گاه سیاسیست . اما میتوانم با اطمینان کامل بگویم همان روح و دلی است که تصویر عریان ذهن مرا بدون هیچ آلایش و یا نقابی با خواننده در میان میگذارد. از تمامی عزیزانی که در این سالها با پشتیبانی ، تشویق و لطف خویش مرا همراهی کرده اند از جان و دل سپاسگزارم چرا که یک شاعر ، یک نویسنده ،یک هنرمند و امثال آن بدون داشتن حامیان خویش هیچ است . همگی در پناه دلهای پر محبت و ذات پاک باشید .