مردم آبادان در دهه چهل شمسی مرد باریک و دیلاقی را بیاد می آورند که صدای نکره ای داشت و هر روز تعدادی روز نامه روی دست میگرفت و در کوچه محلات کارگر نشین آبادان میگشت و تیتر روز نامه ها را فریاد میکرد بلکه آنها را بفروشد .
از صفات جالب حیدر چاخان این بود که غالبا تیتر های غیر واقعی را چنان با هیجان فریاد میکرد که اکثر مردم برای خرید روزنامه هجوم می آوردند . مثلا جار میزد : ( بدستور شاهنشاه به کارکران شرکت نفت دو ماه پاداش اضافی پرداخت میشود ) . و یا خبر میداد : ( شرکت نفت برای هر آبادانی یک خانه مجانی می سازد ) !! .
در چنین مواقعی بود که من هم مثل سایر بچه های محل مجبور بودم بدستور پدر بدوم به کوچه بلکه چند محله بالاتر حیدر را پیدا کنم و با دادن یک سکه ده ریالی روزنامه ای رابرای خواندن او بخرم و بیاورم … اما ای دریغ که پدر در حالیکه گوشش به نوای مرضیه که از رادیوی لامپی ( بوش ) پخش می شد بود ، نگاهی سرسری به تیتر روزنامه می انداخت وبعد هم با عصبیت آنرا به سوی من پرت میکرد و نهیب میزد : بدو برو روزنامه را پس بده و پولت را بگیر چرا که اصلا خبر هایی که از حلقوم حیدر چاخان بیرون آمده در روز نامه نیست … وحالا ما باید چه کل کلی با حیدر میکردیم تا روز نامه را پس بدهیم ، خدا میداند ! .
باری … حالا سالهاست حیدر چاخان تن به خاک سپرده و صدایش از کوچه ها محو شده ، دیگر نه رادیوی لامپی مدل شرکت بوش آلمان در خانه داریم ، نه آن پدر همیشه عصبانی زنده است ، و نه مرضیه در برنامه گلها نغمه سر میدهد ، اما … اما وقتی بعضی وقتها پای اخبار جعلی صدا و سیما می نشینم و تیتر خبر هایی را می شنوم که اصلا باور پذیر نیست از سادگیم خنده ام میگیرد .
برای نمونه دیشب در اخبار و از قول یک مقام مسئول ادعا شد : (فقر در ایران از عربستان سعودی کمتر است ) !!.
ای به روح حیدر چاخان و نوادگانش درصداوسیما اجماعأ صلوات .