ظاهراً ایالات متحدهٔ آمریکا و متحدان اروپاییاش تصمیم خود را دربارهٔ جمهوری اسلامی گرفتهاند و پازل برخورد با این رژیم به تدریج، با کنار هم گذاشته شدن قطعاتش، در حال تکمیل شدن است. شنبهٔ هفتهٔ آینده چهرههای معروف اپوزیسیون ایرانی در واشینگتن گرد هم میآیند و یک هفته پس از آن ، دو چهرهٔ شاخص اپوزیسیون در کنفرانس امنیتی مونیخ به روی صحنه خواهند رفت تا علیه نظام جمهوری اسلامی سخن بگویند و مخاطبان خود را که شامل سی وزیر خارجه و شمار زیادی از مقامات کشورهای جهاناند دعوت به مقابله با حکومت ایران بکنند.
تردیدی در این نیست که دولت آمریکا و غالب متحدان اروپاییاش کمر به نابودی جمهوری اسلامی بستهاند. دخالت جمهوری اسلامی در جنگ روسیه علیه اوکراین در حکم قطرهای بود که کاسهٔ صبر غربیها را علیه جمهوی اسلامی لبریز کرد.
به عنوان کسی که حوزهٔ تخصصیاش تاریخ معاصر جهان است باید بگویم که آمریکاییها در زمینهٔ سرنگون کردن حکومتها و رژیمهای دیکتاتوری معاند تجربهٔ بسیار زیادی دارند تا آنجا که به قول سرمقالهنویس روزنامهٔ نیویورک تایمز «این هنری است که دولت آمریکا در آن به مرحلهٔ استادی رسیده است.» من وضعیت فعلی ایران را از جهاتی شبیه وضعیت صربستان در زمان اسلوبودان میلوسویچ میدانم. در آن زمان آمریکا عزم خود را جزم کرده بود که دیکتاتور صربستان را ساقط کند. حالا اسنادش درآمده که چطور سیا طی یک کارزار دوازدهماهه با خرج چهل میلیون دلار زیر نظر مأمور کارکشته و کهنهکارش، جیمز دابینز توانست اپوزیسیون غیرمتحد میلوسویچ را متحد کند و نسخهٔ رژیم دیکتاتوریاش را برای همیشه بپیچد.
بله، میدانم که عدهای اینجور کارهای آمریکاییها را دخالت در امور داخلی کشورها میدانند و آن را محکوم میکنند اما ذهنیت آمریکاییها متفاوت است [به قول جان سیفر، یکی از مدیران سیا، «نیتات ما توأم با شرافت است و میخواهیم در جهان کارهای نیک انجام دهیم.»]
باری، جمهوری اسلامی عملاً درگیر جنگی تمامعیار با غرب شده است و طرف مقابل هم وارد کارزار شده و از همهٔ ابزاری که در اختیار دارد استفاده میکند. فعلاً مرحلهٔ اول، متحد کردن اپوزیسیون جمهوری اسلامی است که به نظرم خیلی8 هوشمندانه و دقیق و مرحله به مرحله در حال انجام است.
سالی که در راه است به نظرم یک سال تعیینکننده در سرنوشت جمهوری اسلامیاست. اگر روسیه در جنگ اوکراین ببازد که احتمالش خیلی زیاد است بازندگان این جنگ تاوان سنگینی خواهند داد. پس از پایان جنگهای بزرگ همیشه بازندگان به شدت مجازات شدهاند و این اصل کماکان به قوت خود پابرجاست.
پاسخ من سرباز شهروند
👇👇👇
آنچه در این متن هست برای روحیه دادن به مردمی نا امید از تغییر وضعِ موجود خوب است اما ادلهای در جزییات ندارد، ماجرای عربستان و سخنان نماینده اتحادیه اروپا و روندِ سیاستهای بایدن را نمیبیند. بگذریم که اتکا به نیروی جوان انقلابی کشور و اثرگذاریِ یک ملت بر سرنوشت خویش را نیز ندیده است.
همین فردا به رژیم حمله کنند بسیار عالی ولی این تحلیلها بوی عافیت طلبی و ترس از تئوری پردازی برای جنگی مردمی و جسورانه با رژیم اشرار را میدهد.
غربی کار و منافعِ خود را دارد و یک نوشتار که سعی به خوشبین کردن مردم را دارد، بلاهتی است که از ۴۰ سال قبل وجود داشت و هر از گاهی دلایلی را لیست میکرد که آمریکا انگیزه کافی برای رژیمچجن پیدا کرده و رژیم چون فاسد، نا کارآمد و مبتلا به تفرق شده (نشانههایی تکراری طی همه سالیان) حالا محتملاً کار تمام است…!
ما، خود ما باید کا را تمام کنیم. ما تنهای تنها، کسی وجود ندارد.
جوان ما باید در جنگ با آنان کار را تمام کند. کوچه به کوچه، خانه به خانه، پس بروید اگر میتوانید تدارکچی برای انقلاب شوید، اگر فقط مکتوب کار هستید، برای این جنگ تئوری تبیین کنید، نمیتوانید برای آن تبلیغ کنید، روحیه جسارت را بالا ببرید، کلیپ یا سرود انقلابی بسازید… اما دیگر لاف نبافید، ما له شدیم از تبیین خنثا شدگان از این خواجه مسلکی… یا آتش بزن، یا تبر بزن یا داد بزن یا نقش آنکه آتش زده، داد زده را نقاشی کن در در و دیوار در هر صفحهای که پیش روی داری یا مفت پیدا کردی. کاری بکن. بسه این همه نق و ناله کردن و چشم به کفِ پای رندانِ بیگانه دوختن و تفسیر گذاشتن بر افعالِ دیگران یا پذیرش نقش شاهدی خنثا بودن و مفعول ماندن. از افعال خود و رویاهای خود در فاعل شدن بنویسیم و بگوییم. تفسیر کنیم تحلیل کنیم که اگر ما فاعل بشویم افعال چگونه لیست میشوند…
“بهروز نارمکی”
😎